حقیقتش از اینجا و وبلاگم حس خوبی نمی گیرم، یه مدتی میشه نیومدم اینجا.... یه چند باری به سرم زد وبلاگو حذف کنم، واقعا دوس ندارم بیام نوشته هامو بخونم. منم هنوز زنده ام یه گوشه ای، فقط خیلی خسته تر و نا امید ترم، حالم خوب نیس، امیدی به درست شدن وضعیت ندارم، بیماریم بهبود کامل یافته.. نمیدونم قضیه کنکور چی میشه، واقعا نگرانشم، هر چند تلاشمو میکنم براش، ولی هیچ وقت اونطوری که خودم می خواست نبود و نشد.. ولی هر چی هم بشه، یه باریکه امیدی تو دلم هست.. یادش بخیر، جوانه...🌱 تو این سال کلی اتفاق خوب و بد افتاد برام، نه که زندگی هیجان انگیز و فانتزی داشته باشم ولی یه سری اتفاقا پیش اومدن و هر چی بود گذشتن.. منم کلی درس گرفتم و تجربه ک...